بیشتر از پنج هزار نظامی پیشین در زندان طالبان به سر میبرند
با توجه به گزارش یوناما، در دوره دو ساله حکمفرمایی طالبان در افغانستان، حداقل ۸۰۰ مورد نقض حقوق بشر علیه نظامیان به وقوع پیوسته است. این شامل دستگیریهای خودسرانه، قتل، شکنجه، بدرفتاری و تهدیدها بر علیه نظامیان و کارمندان امنیتی دولت پیشین میشود. گزارش همچنین نشان میدهد که طالبان حداقل ۲۱۸ نفر از پرسنل نظامی و امنیتی را به قتل رسانده است. این اقدامات منجر به ایجاد شرایط نامطمئن برای زندگی افراد و خانوادههای آنها شده و حقوق بشری آنها به شدت به چالش کشیده شده است.
سانکو پانزا
بیکاری و گرسنگی نظامیان
نویدنو: حسین نام مستعار یکی از نظامیان پیشین است. او در دوران جمهوریت در بغلان داکتر نظامی بود و با آمدن طالبان خانهنشین و بیکار شد.
تقریبا عموم دوستان و هممسلکان حسین از کشور فرار کردند. بیشتر آنان از راه قاچاق ایران رفتند و در حال حاضر آنجا کار شاقه میکنند.
حسین اما نه پاسپورت داشت و نه دل و دماغ رفتنِ قاچاقی. او در خانه ماند و تا مدتها پنهانی زندگی کرد. هرچند که از جانب طالبان عفو عمومی اعلان شده بود اما بارها گزارش شد که طالبان نظامیان پیشین را پس از عفو عمومی کشتهاند.
حسین کمی پیشتر از سقوط کشور عروسی کرده بود و در زمان سقوط هنوز فرزندی نداشت. در مدتی که او خانه ماند فرزند دختری هم به دنیا آمد.
حسین که پدر شد، بیکار بود. هیچ راه درآمدی نداشت. افزون بر بیکاری و بیپولی، به عنوان کسی که سابقهی شغل نظامی داشت نگرانی امنیتی هم داشت.
او تقریبا تا یک سال پس از سقوط بیکار و در سایه زندگی کرد. اما حالا که پدر هم شده بود دید که باید کاری پیدا کند تا گرسنه نماند.
حسین هیچ کار دیگری بلد نبود. نه خیاط بود، نه نجار بود، نه نانوا بود، نه فروشنده بود، نه معلم بود، نه امنیت داشت که در ادارات دولتی دنبال کار مراجعه میکرد، نه زمین داشت که برود سر زمینش، نه موتر داشت که در لین کار میکرد و نه حامیای داشت که تا مدتی به امید بهبود اوضاع با دل پر در خانه مینشست.
او دید که سقوط واقعا همه چیز را تغییر داده و برای امثال او هیچ جایی برای زندگی نگذاشته است. او نگران بود که چه کار کند. پس از نگرانی زیاد بالاخره تصمیم گرفت که کراچی بگیرد و در کوچهها دنبال نان قاق و وسایل کهنه بگردد.
حسینی که تصور نمیکرد کمی پس از عروسیاش و تازه زمانی که پدر میشود از کار و درآمد بماند، بالاخره بعد از سقوط با دست خالی به کوچههایی دنبال نان افتاد که از خودش گرسنهتر بود.
در حال حاضر حسین دو سال میشود که در کوچهها دنبال کار است. از صبح زود که بیرون میشود تا شب گرسنه و تشنه، زیر آفتاب گرم در کوچهها میدوَد اما شب دست از پا درازتر به خانه برمیگردد. او به هفتهنامهی نوید نو میگوید که «گاهی همانقدر کار نیست که شب برای طفلکم که تازه زبان کرده و دویده به راهم میآید چیزی ببرم».
ثمار (مستعار) یک دیگر از نظامیانی بود که در دوران جمهوری در ساحات قرغهی کابل وظیفه داشت. او نانآور یک خانواده بود و نسبتا وضعیت خوبی داشت. اما با سقوط کشور به دست طالبان، آوارهی ایران شد.
در حال حاضر او در ایران کار شاقه میکند. او به هفتهنامهی نوید نو میگوید که «سالها زحمت کشید، تعلیم دید، تخصص پیدا کرد و از همه مهمتر شب و روز جانش را در خطر انداخت که به اندازهی توانایی خودش امنیت کشورش را بگیرد اما با سقوط کشور فراری و کارگر کار شاقه شد».
خانوادههای نظامیان
منیژه همسر یکی از نظامیان پیشین است که پس از سقوط، شوهرش از ترس طالبان از کشور رفته و او با پسرک دوسالهاش تنها مانده است. در حال حاضر ضمن این که تنها و دق است و مردم به چشم طعمه به او میبینند و خطر دزدی و اذیت و آزارش وجود دارد، با مشکلِ اجارهکردنِ خانه هم مواجه است. او به هفتهنامهی نوید نو میگوید که «من زن تنها هستم و در خانهی کرایی مینشینم. صاحبخانه هر از گاهی بهانه میآورد که مرا از خانه بیرون کند. به من میگوید که شوهرم نیست و فردا گپی نشود».
او میگوید که تا حالا چندینجای دنبال خانه گشته است اما مردم به او خانه نمیدهند. «تا حالا چندین جای دنبال خانه گشتهام. وقتی که به رهنمایی معاملات میروم و میگویم که خانهی کرایی کار دارم اول از من میپرسد که چند نفر هستم. وقتی که من میگویم تنها منم با پسرک دو سالهام میگوید که خانه ندارد. یعنی خانه دارد ولی برای من ندارد».
او میگوید که مردم به خاطر این که او تنها است و مردی بالای سرش نیست به او خانه نمیدهند تا مبادا به پندار خودشان فردا به جنجالی گرفتار شود.
بازداشت و شکنجهی نظامیان
با آمدن طالبان نظامیان با مشکلات زیادی مواجه شدند. وضعیت حقوق بشری نظامیان در مجموع بد است. بسیاری از آنان نه کار، نه درآمد و نه جایی برای زندگی دارند. هرچند که طالبان عفو عمومی اعلان کردند اما بسیاری از آنان نگرانی امنیتی دارند.
گزارشهایی در دست است که طالبان تا حالا بار بار نظامیان پیشین را به بهانههای مختلف بازداشت و شکنجه کردهاند.
در تاریخ (۲۳ جنوری ۲۰۲۳) اندیپندینت فارسی به نقل از یک نهاد تازهتاسیس موسوم به نهاد حقوق بشری رواداری میگوید که طالبان در ۱۵ ماه گذشته حدود دو هزار تن از شهروندان افغانستان را خودسرانه بازداشت کردهاند که ازین میان بییشتر آنان نظامیان و کارمندان امینیتی دولت پیشین بوده است.
اندیپندینت فارسی به نقل از نهاد مذکور نوشته است که طالبان بیشتر این نظامیان پیشین را به قصد انتقامجویی و سرکوب بازداشت و شکنجه کردهاند.
یونوما یا دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد درافغانستان هم در گزارشی که در دوم ماه دلو ۱۴۰۲ نشر کرده، تایید کرده بود که وضعیت حقوق بشری نظامیان و کارمندان دولتی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان وخیم است.
این همه اما در حالی است که طالبان مدعیاند که در افغانستان رفاه و امنیت برقرار است. آنان گزارشهای نهادها و سازمانها مبنی بر نقض حقوق بشری مردم از سوی طالبان را رد میکنند.
در تازهترین مورد در تاریخ ۳۰ جوزای ۱۴۰۳ ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان گزارش ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی شورای حقوق بشر در امور افغانستان را رد کرد. مجاهد در واکنش به گزارش ریچارد بنت در صفحهی ایکس خود نوشت که شماری از اعضای سازمان ملل همواره تلاش کردهاند که گزارشهای نادرست از واقعیت افغانستان بیرون بدهند و اذهان عامه را مخدوش کنند.
این مردودشمردن گزارشهایی از وضعیت بد شهروندان افغانستان از سوی طالبان در حالی است که بسیاری از رسانهها همچنان از وضعیت بد حقوق بشری شهروندان افغانستان در حاکمیت طالبان گزارش میدهند.
صدای آمریکا در گزارشی در (ماه سنبله ۱۴۰۲) از قول یکی از مقامات نظامیان پیشین (دگروال متین که خود را یکی از بینانگذاران اردوی افغانستان میدانند) نوشته بود که در حال حاضر بیشتر از پنج هزار نظامی پیشین در زندان طالبان به سر میبرند.
صدای آمریکا به نقل از آن منبع نوشته بود که بسیاری از این نظامیان پیشینی که در حال حاضر در زندان طالباناند از سر انتقامجویی بازداشت شدهاند.
از روزگار زنان نظامی
فقر و ناامنی تنها مشکلات فراراه نظامیان مرد نیست، زنان نظامی نیز نگرانی امنیتی دارند. بسیاری از نظامیان زن از خطر بازداشت و شکنجه از سوی طالبان نگراناند.
گزارشهای زیادی در دست است که طالبان نظامیان زن را بازداشت و شکنجه کردهاند. در مواردی آنان را کشتهاند.
عالیه عزیزی یکی از نظامیان زن بود که پس از یک سال مفقودی بالاخره توسط طالبان کشته شد. در حکومت پیشین او مدیر زندان زنانهی هرات بود و پس از سقوط، طالبان او را برای کار خواسته بود. او پس از رفتن به کار گم شد و تا یک سال طالبان از او اظهار بیخبری میکردند. اما سرانجام رسانهها از قول خانوادهی او گزارش دادند که نیروهای محلی طالبان به آنان گفته بودند که عالیه را کشته و برای او فاتحه بخوانند. طالبان محلی هرات به خانوداهی عالیه عزیزی هشدار داده بودند که به رسانهها چیزی نگویند و سروصدا راه نیندازند.
بر اساس گزارشهایی که در رسانهها نشر شده است، نظامیان پیشین زن ضمن این که نگرانی امنیتی دارند، بیکارند و نگرانی اقتصادی نیز دارند.
صدای آمریکا در تاریخ (۱ سنبله ۱۴۰۲) از قول چندین نظامی زن گزارش داده است که آنان در فقر و تنگنا زندگی میکنند. این رسانه از قول یکی از زنان نظامی با نام مستعار سلما نوشته است که «عفو عمومی طالبان دروغ است». سلما به صدای آمریکا گفته بود که «نظامیان پیشین طی دو سال در حاکمیت طالبان به اندازهی بیست سال فقر و درد و رنج کشیده و هنوز با مشکلات بسیار سنگین اقتصادی و امنیتی روبرواند».
هما (مستعار) یکی از زنان نظامی پیشین است که در گفتوگو با هفتهنامهی نویدنو از وضعیت روحی و روانیاش گفته است. او به نوید نو میگوید که پس از سقوط او و بسیاری از زنان نظامیای که او میشناسند از ترس ناامنی و نیز از نگرانی وضعیت اقتصادی دچار افسردگی و مشکلات روانی شده است. «من و بسیاری از کسانی را که من میشناسم از ترس ناامنی و مشکلات امنیتی دچار افسردگی و مشکلات روانی شدهایم. ولی این در زمانی است که نه جایی برای تداوی است و نه پول و شرایطی برای درمان».
او به نوید نو میگوید که گاهی حتا دخترک پنج شش سالهاش نگرانی او را حس میکند. «گاهی به حدی بیقرارم که حتا دخترک پنج ششسالهام میفهمد. او از من میپرسد که چه شده است که آنطوریام اما من چیزی به او توضیح نمیدهم».
کشتهشدن و تیربارانشدن نظامیان پیشین از سوی طالبان
علاوه بر بازداشت و زندان، گزارشهای زیادی در دست است که طالبان بارها نظامیان پیشین را تیرباران کردهاند. هر چند در تازهترین مورد ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان کشتن نظامیان پیشین را رد کردند اما «انتقامجویی شخصی» طالبان را او نیز تایید کرده است.
بر اساس گزارش رسانهها طالبان در ماه مه سال ۲۰۲۲ برادر یکی از فرماندهان دولت پیشین را در تخار تیرباران کردند.
روزنامهی هشت صبح در تاریخ (۱۱ مه ۲۰۲۲) از قول منابع محلی تخار نوشته است که «طالبان چهار شنبه، ۲۱ ثور احمدشاه، برادر محبوب که یکی از فرماندهان مشهور در ولسوالی ورسج ولایت تخار بوده است را تیرباران کردهاند».
در تاریخ (۱۶ اسد ۱۴۰۲) یک نظامی پیشین در مرکز ولایت سرپل از سوی افراد مسلح ناشناس تیرباران شد. روزنامه اطلاعات روز در تاریخ (۸ اوت ۲۰۲۳) از قول منابع محلی سرپل نوشته است که «یما خالدی، نظامی پیشسین در مرکز ولایت سرپل از سوی افراد مسلح ناشناس تیرباران شده است. این روزنامه از قول دو مبنع معتبر نوشته است که آقای خالدی شام روز دو شنبه، ۱۶ اسد، در مربوطات حوزهی سوم امنیتی سرپل تیرباران شده است».
یما خالدی هنگام برگشت از نماز شام، در مقابل دروازهی خانهاش هدف تیراندازی قرار گرفته و ۳۰ مرمی کلاشینکف به بدنش اصابت کرده بود. در همان زمان بسیاری از منابع گفته بودند که این افراد مسلحی که یما خالدی را تیرباران کردهاند جز طالبان کس دیگری نیستند.
در ماه (دسمبر ۲۰۲۳) طالبان سه نفر را در دشت برچی غرب کابل تیرباران کردند که از آن سه نفر یک نفر آن پسر یکی از نظامیان پیشین بود.
روزنامه اطلاعات روز از قول محمد مهدییار، یکی از نظامیان پیشین نوشته بود که طالبان پسر او علیجمعه حیدری و دو نفر از دوستان پسرش را در تاریخ (۲۹ قوس ۱۴۰۲) در ایستگاه انچی غرب کابل تیرباران کرده بودند.
بستگان کشتهشدگان جسد آنان را در تاریخ ششم جدی از طب عدلی طالبان تحویل گرفته بودند و در قبرستان عمومی غرب کابل دفن کردند.
گزارشی از بریدهشدن سر حکمتالله عضو پیشین نیروهای امینیتی توسط طالبان هم در دسترس است. رسانهها، از جمله رسانهی پایگاه در تاریخ ۲۷ ژانویه از قول منابع محلی نوشته است که طالبان حکمتالله عضو نیروهای امنیتی پیشین را در کابل سر بریدهاند. حکمتالله از روستای «سبزسنگ» قرهباغ کابل بود. او در ابتدا از سوی استخبارات طالبان در کابل بازداشت و پس از یک هفته پیکر بیسرش به خانوادهای او تحویل داده شده بودند.
نزدیک به سه سال است که افغانستان به دست طالبان سقوط کرده است. طالبان تا هنوز به عموم وعدههای امنیتیشان عمل نکردهاند. پس از سه سال، هنوز بازداشت و کشتار و شکنجه ادامه دارد.
موضوعات: طالبان, نظامیان پیشین, وضعیت حقوق بشری, بازداشت, شکنجه, کشتار.