(از کشتار طالبان تا زورگیری کوچیها)
از زمان حاکمیت طالبان تا اکنون، سه سال تمام است که مردم هزاره از سوی طالبان و افراد مورد حمایت آنان کشته میشوند، زمینهای آنان غصب میشوند و کوچیها چراگاههای آنان را به زور پایمال و نابود میکنند.
منطقهی کشتار و غصب و آزار وسیع بوده است. در غور، در جاغوری، در بهسود، در دایکندی، در ارزگان خاص و در بسیاری از جاهای دیگر طالبان، یا افراد ناشناسی با یونیفرم طالب مردم هزاره را کشتهاند که در عموم موارد قاتلین و مجرمین از سوی طالبان شناسایی و بازداشت نشدهاند.
سانکوپانزا
از زمان حاکمیت طالبان تا اکنون، سه سال تمام است که مردم هزاره از سوی طالبان و افراد مورد حمایت آنان کشته میشوند، زمینهای آنان غصب میشوند و کوچیها چراگاههای آنان را به زور پایمال و نابود میکنند.
منطقهی کشتار و غصب و آزار وسیع بوده است. در غور، در جاغوری، در بهسود، در دایکندی، در ارزگان خاص و در بسیاری از جاهای دیگر طالبان، یا افراد ناشناسی با یونیفرم طالب مردم هزاره را کشتهاند که در عموم موارد قاتلین و مجرمین از سوی طالبان شناسایی و بازداشت نشدهاند.
ما درین گزارش روی عموم اذیت و آزار هزارهها توجه داریم. اما توجه بیشتر ما به بدرفتاری و اتهام و زورگیری کوچیها متمرکز است. کوچیها عمدتا با حمایت طالبان بر غصب زمین و پول و دارایی مردم هزاره چشم دوختهاند.
کشتار مردم هزاره از سوی طالبان و افراد وابسته به آنها
در ادامهی قتلهای بیپرسان مردم هزاره از سوی طالبان یا افراد وابسته به طالبان، تا کنون در آخرین مورد رستم رحیمی، عالم دینی هزاره در ارزگان خاص کشته شد. در تاریخ (۳۰ سرطان ۱۴۰۳) دو نفر با یونیفرم طالبان رستم رحیمی را به مسجد خواسته و در داخل مسجد او را با ضربات چاقو کشتهاند.
از زمان تسلط طالبان بر افغانستان،۲۱ نفر از هزارههای ولسوالی خاص ارزگان کشته شده که به قول منابع محلی تاکنون هیچ یک از عاملین آن از سوی طالبان بازداشت و شناسایی نشدهاند.
درین سه سال بارها مردم هزاره به بهانههای مختلفی از سوی طالبان یا افراد مسلح ناشناسی که بعدها بنا به قول مردم محل افراد وابسته به طالبان بوده، کشته شدهاند.
در ماه (سرطان ۱۴۰۱) طالبان در لعل و سرجنگل ولایت غور به خانهی محمد مرادی، یکی از فرماندهان حکومت پیشین حمله کردند و مرادی و چندین عضو خانوادهی او را کشتند.
در میان کشتهشدگان از جمله دو دختر ۱۳ و ۲۰ سالهی مرادی نیز بودند. در آن حمله پسر مرادی نیز زخمی شد. سه نفر از همراهان و مهمانان او نیز در آن حمله کشته شدند. طالبان ساعت ۵ بامداد به خانهی مرادی حمله کرده بودند.
قطع درختان مثمر مردم هزاره از سوی طالبان و افراد وابسته به آنان
یکی از بدرفتاریهای طالبان با مردم هزا ره قطع درختا مثمر این مردم از سوی گروه طالبان است. از زمان حاکمیت طالبان، نیروهای این گروه یا افراد ناشناس وابسته به آنان بارها درختان مثمر مردم هزاره را قطع کردهاند.
در ماه (سرطان ۱۴۰۳) افراد ناشناس مسلح دهها اصله درخت مثمر مردم هزاره را در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی قطع کردند.
منابع محلی به رسانهها گفته بودند که شبهنگام در ساحهی «هیچه» از مربوطات ولسوالی جاغوری این اتفاق صورت گرفته است. به گفتهی منابع محلی بیشتر درختان قطعشده در آن شب، درختان مثمر بادام بوده است.
در تاریخ (۹ جوزای ۱۴۰۳) تعدادی از پشتونهای منطقهی رسنهی ولسوالی گیلان که وابسته به نیروهای طالبان بوده است، درختان مثمر مردم جاغوری را قطع کرده است.
رسانهها، از جمله هفتهنامهی جادهی ابریشم در یک گزارشی در تاریخ هژدهم همان ماه از قول منابع محلی نوشته است که پشتونهای رسنه روز چهار شنبه به درختان توت مردم حوتقول هجوم برده و آنان را از بیخ قطع کرده و با خود بردهاند.
منابع محلی افزوده بود که پشتونهای رسنه حمایت طالبان را با خود دارند و بیشتر آنان خود، طالباند.
پشتونهای رسنه علاوه بر قطع درختان، سیمهای برق مردم را نیز قطع کرده بودند. منابع محلی گفته بودند که آنان با ایجاد این جنجالها در پی غصب زمین مردماند. به گفتهی منابع زمین حوتقول مال میراثی مردم هزاره است که افراد وابسته به طالبان با خلق جنجال در پی تصاحب زمینهای مردم هزارهاند.
در تاریخ (میزان ۱۴۰۲) «کوچیهای مسلح با حمایت ولسوال طالبان» در ولسوالی ورس ولایت بامیان دهها اصله درخت مربوط به یک مکتب را قطع کرده بودند.
روزنامه اطلاعات روز در تاریخ (۱۰ میزان ۱۴۰۲) از قول منابع محلی نوشته است که کوچیها درختهای سیپدار مکتب را قطع و مردم را به کشتن تهدید کردهاند.
کوچیهای مسلح حمایت ولسوال طالبان برای ولسوالی ورس را با خود داشته و به مردم گفته که «تاریخ مردم هزاره دیگر تمام شده است».
به قول منابع محلی کوچیهای مسلح دنبال غصب زمین مردماند و بخشی از زمین مردم محل را ملکیت خود میدانند. در نشستی که در «کمیسیون حل منازعات کوچی و دهنشین» صورت گرفته، طالبان بدون حضور طرف دعوای مردم هزاره، زمین آنان را ملکیت کوچیها اعلام کرده بودند.
پس از آن فیصله، کوچیها درختان مردم را قطع و به مردم هشدار داده بودند که دکانهایشان را بسته کنند. در آن ساحه بیش از ۱۵۰ دکان بوده است.
زورخوری، اخاذی و اذیتوآزار کوچیها
کوچی از دوران دور یک معضل بود. در سالهای جمهوریت بارها کاندیدان ریاستجمهوری برای تصاحب رای مردم هزاره به «حل معضل کوچی» اشاره کردند. در آخرین موارد رییسجمهور فراری افغانستان، دکتر محمد اشرفغنی در کمپینهایش با صدای بلند اعلام میکرد که مشکلات کوچیها را یکبار برای همیشه حل خواهد کرد.
او در کتابی که نوشت نیز وعده داد که مشکل کوچی و دهنشین را برای همیشه حل خواهد کرد. اما این وعدهها فقط فریبی برای رای بود و هیچگاه مشکل کوچی حل نشد. در سالهای جمهوریت، در زمان ریاستجمهوری اشرفغنی نیز معضل کوچی زنده و سرجایش بود.
گاهی کمتر و گاهی بیشتر، اما سالهای سال است که کوچیها در فصل آب و علف به کشتزار مردم هزاره هجوم میبرند و تمام آذوقه و دارایی مردم را میخورند. گوسفندها، الاغها، شترها و بزهایشان را سر کشت گندم و رشقه و شفتل و دیگر سبزهزار مردم یله میکنند و خود سلاح به دست منتظرند که کجا کسانی پیدا شوند که به آنان شلیک کنند.
علاوه بر تخریب و تصاحب کشتزارهای مردم، یکی از مشکلات بسیار بزرگی که کوچیها برای مردم هزاره ایجاد کرده، اتهام گمشدن مال و مواشی و به تعقیب آن درخواست تاوان و غرامت از مردم هزارهاند.
بارها کوچیها به حمایت طالبان از مردم هزاره غرامت گرفتهاند. آنان ادعا میکنند که مثلا دهها راس مواشیشان در سالهای گذشته در مناطق هزارجات گم شده و اکنون پس از چندین سال باید مردم محل غرامت آنها را به کوچیها بپردازند.
در ماه (سنبله ۱۴۰۲) کوچیها از مردم سرچشمهی ولسوالی بهسود یک میلیون و ۷۵۰ هزار افغانی خسارت گرفتند.
آنان ادعا کردند که در زمان جمهوریت، مواشیشان در هنگام عبور از منطقهی سرچشمه مفقود شدهاند. اما پس از چندین سال آنان آمده و به زور طالبان از مردم خسارت میگیرند.
روزنامه اطلاعات روز در یک گزارشی در تاریخ (۱۱ سنبله ۱۴۰۲/ ۲ سپتمبر ۲۰۲۳) نوشته که طبق اسنادی که به آن روزنامه رسیده کوچیها از ۲۳ نفر از متنفذین هزارههای سرچشمه یک میلیون و ۵۰۰ هزار افغانی خسارت گرفته است.
این خسارت از سوی «کمیسیون حل منازعات کوچی و دهنشین» طالبان، فیصله شده و در اسنادی که به اطلاعات روز رسیده از جانب طالبان نوشته شده که «از جهت تالیف قلوب، اخوت و برادری، مبلغ یک میلیون و ۷۵۰ هزار برای مدعی بالوکاله از طرف مدعا علیه بالوکاله پرداخت گردد». مدت پرداخت این مبلغ نیز ده روز تعیین شده بود.
چند روز بعدتر از این زورگیری، در تاریخ (۲۰ سنبله ۱۴۰۲) عبدالله سرحدی والی طالبان در بامیان دو نفر از باشندگان ولسوالی پنجاب را به دلیل این که زمینهایشان را به کوچیها تسلیم نکرده بودند، توقیف کرده بود.
کوچیها به حمایت والی طالبان زمینهای منطقهی «پشته غرغری» از مربوطات ولسوالی پنجاب ولایت بامیان را از خود گفتهاند. ضمن خودِ زمین، کوچیها از هزارههای محل، اجارهی ۴۳ سالهی زمینها و نصف قیمت محصولات تمام این سالها را نیز از مردم خواسته بودند.
کمی بعدتر از آن، در ماه (میزان ۱۴۰۲) کوچیها زمین یک فرد هزاره را در بامیان به زور لتوکوب تصاحب کردند. کوچیها پسران فردی به نام محمدعظیم، باشندهی روستای سیبقولک ولسوالی پنجاب را تا سر حد کُما لتوکوب کرده و به زور انگشت او را پای فیصلهی دعوا گذاشته بودند.
این زورگیری و اتهام و لتوکوب کوچیها همچنان ادامه داتشه است. در لعل و سرجنگل ولایت غور بارها کوچیها رمههایشان را به علفچر مردم برده و تمام ساحات سبز مردم را با خاک برابر کردهاند. بارها با مردم محل درگیر شده و آنان را زدهاند. بهار سال گذشته، چندین نفر از چوپانان و صاحبرمههای کوچی در منطقهی «سیاهچشمه» از مربوطات ساحهی سفیدآب سرجنگل یک ریشسفید مردم هزاره را تا حد مرگ لتوکوب کرده بودند. جنبهی زشتتر و تحقیرآمیزتر قضیه اما اینجا بود که آن پیرمرد با کوچیها طرف دعوا نبود و کوچیها او را اشتباهی زده بودند. طالبان اما در ارتباط به آن قضیه هیچ کوچیای را بازداشت و مجبور به پرداخت خسارت نکردند.
چندین سال، از جمله امسال نیز کوچیها رمههایشان را به مناطق کوهستانی و پر از علف مردم سرجنگل برده و مواشی مردم محل و مالکان زمین گرسنه ماندهاند. کوچیها ساحات سبز را طوری تصاحب میکنند که دیگر مردم محل را به کلی نمیگذارند که به آن ساحات نزدیک شوند. همین که مردم به آنان نزدیک شوند جنگ را شروع میکنند.
در زمان جمهوریت معضل کوچیها بیشتر به بهسود خلاصه میشد. در دیگر مناطق هزارجات کمتر میرفتند. اما پس از سقوط و حاکمشدن طالبان، به عموم نقاط هزارجات که آب و علفی برای مواشی و سودی برای زندگیشان داشته باشند هجوم میبرند.
اکنون کوچیها در اکثر نقاط هزارجات، از لعل و سرجنگل گرفته تا بهسود و جاغوری و ناهور و شیخعلی و دایکندی و ارزگان همهجا هجوم میبرند. در همهجا هم از حمایت قاطع طالبان برخوردارند و به آزار و اذیت و لتوکوب و اتهام و دعوا و خسارتطلبی میپردازند.
جنجال کوچیها تنها به تخریب کشتزار و اتهام گمشدن مواشی و طلب خسارات آنها تمام نمیشود. یکی از معضلات بزرگ کوچیها که به جنجالهای بزرگی دامن میزند، اتهام کشتن کوچیها در سالهای گذشته و ادعای خونبهای آنان از سوی مردم محل است.
بارها کوچیها بر هزارههای روستا و دهنشین و صاحبملک اتهام بسته و داستانی ساخته که مردم فلان محل مثلا پنجاه یا بیست یا سی سال پیش فلان کوچی را کشته و اکنون پس از چهل پنجاه سال باید خون او را بپردازند. درین جنجالها و اتهامها خون یک کوچی چندین برابر خون یک هزاره حساب شده است.
در ماه (سنبله ۱۴۰۱)، دقیقا یک سال بعد از آن ماجراهایی که در بالا ذکر کردیم، طالبان در ولسوالی ناهور ولایت غزنی به اتهام کشتهشدن یک زن کوچی در سالهای دور جمهوریت از مردم محل خونبها خواسته بودند.
روزنامه هشت صبح در تاریخ (۲۷ سنبله ۱۴۰۱/ ۱۸ سپتمبر ۲۰۲۲) نوشته است که «کوچیها در روستای بهایی بر اساس ادعای یک خانوادهی کوچی و فیصلهی طالبان مکلف شدهاند تا مبلغ ۱۰میلیون افغانی را خونبهای یک زن کوچی بپردازند که ۱۸ سال پیش در جریان جنگ میان طالبان و نیروهای امنیتی پیشین کشته شده بود.
چند ماه بعد ازین قضیه (در ماه جدی ۱۴۰۱) کوچیها مردم قریهی بخارای ولسوالی ناهور را مجبور کردند که به اتهام یک ماجرای ۱۵ سال پیش یک میلیون و ۸۰۰ هزار افغانی به آنان پرداخت کنند.
کوچیها ادعا کرده بودند که ۱۵ سال پیش یکی از آنان در روستای بخارای ولسوالی ناور زخمی شده بود و اکنون پس از ۱۵ سال بعد مردم محل باید تاوان آن را بدهند.
در یک واقعهی دیگر در ماه (اسد ۱۴۰۱) طالبان تعدادی از مردم محل را به خاطر نپرداختن دیه به کوچیها در غزنی بندی کرده بودند.
کوچیها ادعا کرده بودند که در زمان جمهوریت مردم روستای قوریهی ولسوالی ناهور ولایت غزنی ۹۰۰ راس گوسفند آنان را غارت کرده و اکنون باید تاوان آن را پس بدهند.
بر اساس ادعای کوچیها مردم روستای قوریه باید مبلغ ۱۱ میلیون کلدار پاکستانی به آنان غرامت پرداخت میکردند.
مردم محل که گفته بودند این ادعا بیاساس است و کوچیها هیچنوع سندی ندارند، از سوی مسوولان محلی طالبان فراخوانده شده بودند. پس از این که مردم گفته بودند که این ادعا بیاساس است طالبان از هر قریهی ولسوالی ناهور یک نفر را به عنوان گروگان بندی کرده بودند.
بنا به شهادت منابع محلی، پس از گروگانگیری مردم از سوی طالبان، هزارههای محل مجبور شدند که به زور شکنجه تاوان بدهند. آنان مبلغ ۱۱ میلیون افغانی را به کوچیها پرداخت کردند.
موضوعات: طالبان, کوچیها, مردم هزاره, کشتار, قطع در