رویدادهای داخلی
زمستان و بطالت (چراغها خاموش، خانهها سرد، تلاشها تعطیل)
زمستان که میشود، در کابل (و شاید در عموم ولایات کشور) برق کم، چراغها خاموش، خانهها تاریک و تلاشها تعطیل میشود. تقریبا عموم مردم از ساعت پنج شام تا ساعت هفت صبح کار مفیدی انجام نمیدهند. هر شبانه روز ۱۳ ساعت و گاهی بیشتر در تاریکی میخوابند و روزها هم از بیکاری و سردی دستها […]ادامه مطلبفنجان شکسته: صدای انفجار و یادهای فراموشنشدنی
ناگهان صدای مهیب و وحشتناک انفجار از بیرون شنیده شد انگار همین نزدیکی بود، شیشهها و ساختمان کافهی آذر لرزید و کم و بیش شیشه آن شکست. همه کسانیکه آنجا میخواست لحظات خود را دور از دغدغها و چالشهای روزگار با دوست و رفیق اش بسر کند از جا خیست و سراسیمه و با سروصدای […]ادامه مطلبرادیو، صندوقچهی غم عشاق؛ مقدمهی بر نامههای بینام دههی چهل افغانستان
پس از شصت هفتاد سال بعد، دوباره ما در همان وضعیتیم. وارث همان چندزنی، همان خودکشی، همان مردسالاری، همان سرکوب عشق، همان ممنوعیت، همان محرومیت و همان سیاهی و تباهیایم. هنوز پدران به حکم مطلقِ این که پدر و مرد است، دختران ۱۷، ۱۸ سالهشان را به مردان شصت هفتادساله میفروشند. هنوز دختران ما هر […]ادامه مطلب«چکر میوم د بامیون تو یک روز»
پیروزی همیشه «برای» یک کسی، یا یک چیزی یا یک جمعی است. هیچ قهرمانی در یک دشت خالی، روی گورستان سرد و ساکت، جیغ و داد پیروزی بلند نمیکند. همیشه برای یک کسی، برای یک جمعی، برای یک مردمی و برای یک کشوری، دلی پَر میکشد. سانکو پانزا بسیاری از قهرمانان جهان، پس از پیروزی […]ادامه مطلبسه سال پس از سقوط (۶)؛ چه چیزهایی فشار بر طالبان را کاهش داده است؟
سادهترین تصور از فشار این است که ما درد و اضطراب و نیز با استفاده از امکانات بالقوه نگرانی را بر طرف مقابل اعمال کنیم. طرف را به چالش بکشیم و خواستهایمان را تحمیل کنیم. اگر این تعریف از فشار را قبول داشته باشید، آنچه فشار داخلی بر طالبان اذعان میشود کاملا از معادله خارج […]ادامه مطلبسه سال پس از سقوط(۵)؛ وضعیت واقعی در حاکمیت طالب
در این سه سال حاکمیت طالبان، یکی از تباهیها، کمرنگشدن کتاب و کتابخوانی بود. در کابل نه کتاب خوب و دردبخوری پیدا میشود و نه کتابخوان جدی و مسالهداری. فقر، ترس، منزویشدنِ باسوادان و دیگر موارد ناامیدکننده، به یکبارگی مردم را به سوی بیسوادی کشانید و میدان را به نفع طالبان خالی کرد. نویدنو: دراین […]ادامه مطلبسه سال پس از سقوط کابل(۴)؛ هزارهها در حاکمیت طالبان
از زمان حاکمیت طالبان تا اکنون، سه سال تمام است که مردم هزاره از سوی طالبان و افراد مورد حمایت آنان کشته میشوند، زمینهای آنان غصب میشوند و کوچیها چراگاههای آنان را به زور پایمال و نابود میکنند. منطقهی کشتار و غصب و آزار وسیع بوده است. در غور، در جاغوری، در بهسود، در دایکندی، […]ادامه مطلبسه سال پس از سقوط کابل(۳)؛ زنان در برابر سرنوشت
اشک از دیدگان ما سرازیر میشد و ما به آیندهای که به دختران دانشآموز و محصلان مربوط بود، فکر میکردیم. طالبان نیز به چشمان ما نگاه میکردند و میدانستند که نسل جدیدی از دختران به عرصه زندگی اجتماعی وارد شدهاند. این نسل قوی و مستقل، تصمیمات زندگی خود را بهطور مستقل اتخاذ میکنند. اما عدم […]ادامه مطلبسه سال پس از سقوط کابل(۱)؛ تداوم کابوس محرومیت
سه سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، این گروه همچنان با محدودیتهای شدید علیه زنان و دختران ادامه داده است و هیچ کشوری آنها را به رسمیت نشناخته است. با فرارسیدن سومین سالگرد سقوط کابل، سازمانهای بینالمللی خواستار حمایت بیشتر از مردم افغانستان شدهاند. در حالی که طالبان روز ۱۵ آگوست را به عنوان […]ادامه مطلبچه چیزهایی فشار بر طالبان را کاهش داده است؟
سلطهی طالبان بر کشور سه سال تداوم یافت، دلیل این تداوم چیست؟ چه چیزی فشارها بر طالبان و مقاومت جمعی در برابر این گروه را در متن جامعه کاهش داده است؟ سلطهی طالبان چه زمینههای سوی استفاده از مردم و سرمایهی جمعی را برای سوی استفادهکنندهگان در قالب برنامههای خدمترسانی و شیوههای دیگر، فراهم ساخته […]ادامه مطلب