ادب وفرهنگ

  • یلدا و ابتذال فرهنگی

    یلدا و ابتذال فرهنگی

    یلدا برای یک عده از هموطنان ما، بی‌آن‌که سروصدای فرهنگی راه بیندازند و بی‌آن‌که خطر شلاق حکومت را به جان بخرند، تبلیغِ فروشِ انار است. اما بسیاری از هزاره‌هایی که مدعی کار فرهنگی‌اند، نه تنها بحث اقتصادی آن را درک نکرده بلکه با رمانیتک‌بازی، دشواری‌ها را بیش از پیش شاعرانه کرده و به فهم مردم […]
  • زمستان و بطالت (چراغ‌ها خاموش، خانه‌ها سرد، تلاش‌ها تعطیل)

    زمستان و بطالت (چراغ‌ها خاموش، خانه‌ها سرد، تلاش‌ها تعطیل)

    زمستان که می‌شود، در کابل (و شاید در عموم ولایات کشور) برق کم، چراغ‌ها خاموش، خانه‌ها تاریک و تلاش‌ها تعطیل می‌شود. تقریبا عموم مردم از ساعت پنج شام تا ساعت هفت صبح کار مفیدی انجام نمی‌دهند. هر شبانه روز ۱۳ ساعت و گاهی بیش‌تر در تاریکی می‌خوابند و روزها هم از بی‌کاری و سردی دست‌ها […]
  • فنجان شکسته: صدای انفجار و یادهای فراموش‌نشدنی

    فنجان شکسته: صدای انفجار و یادهای فراموش‌نشدنی

    ناگهان صدای مهیب و وحشتناک انفجار از بیرون شنیده شد انگار همین نزدیکی بود، شیشه‌ها و ساختمان کافه‌ی آذر لرزید و کم و بیش شیشه آن شکست. همه کسانیکه آنجا میخواست لحظات خود را دور از دغدغها و چالشهای روزگار با دوست و رفیق اش بسر کند از جا خیست و سراسیمه و با سرو‌صدای […]
  • نامه های بی نام(۲)؛ دعوای پدر و مادر زندگی ما را تلخ ساخته

    نامه های بی نام(۲)؛ دعوای پدر و مادر زندگی ما را تلخ ساخته

    بخش دوم نامه ها بی نام خشُویم با نِق هایش مرا بیچاره ساخته زنــی هســتم متأهــل. از چهــار ســال بــه اینســو بــا یــک مــرد بســیار مهربــان ازدواج کــرده ام. مــا هــردو به خوشــی بــا همدیگــر زندگــی میکنیــم، امــا مشــکل مــا در ایــن اســت کــه خشــویم بــا مــا زندگــی می‌‌کنــد. خشــویم خانــم بســیار مهربانــی اســت و […]
  • نامه های بی نام(۱)؛ دختران جوان مرا آزار میدهند

    نامه های بی نام(۱)؛ دختران جوان مرا آزار میدهند

    مقدمه: در دنیای پرفراز و نشیب افغانستان، نامه‌ها همواره حامل داستان‌ها و تجربیات زندگی مردم بوده‌اند. به تازگی، مجموعه‌ای جذاب با عنوان «۱۳۰ نامه‌ی بی‌نام؛ گذری به دهه‌ی چهل افغانستان» منتشر شده است. این اثر شامل ۱۳۱ نامه‌ است که در آن‌ها داستان‌ها و نکات زندگی با زبانی صمیمی و خودمانی بیان شده‌اند. این نامه‌ها […]
  • رادیو، صندوقچه‌ی غم عشاق؛ مقدمه‌ی بر نامه‌های بی‌نام دهه‌ی چهل افغانستان

    رادیو، صندوقچه‌ی غم عشاق؛ مقدمه‌ی بر نامه‌های بی‌نام دهه‌ی چهل افغانستان

    پس از شصت هفتاد سال بعد، دوباره ما در همان وضعیتیم. وارث همان چندزنی، همان خودکشی، همان مردسالاری، همان سرکوب عشق، همان ممنوعیت، همان محرومیت و همان سیاهی و تباهی‌ایم. هنوز پدران به حکم مطلقِ این که پدر و مرد است، دختران ۱۷، ۱۸ ساله‌شان را به مردان شصت هفتادساله می‌فروشند. هنوز دختران ما هر […]
  • «چکر میوم د بامیون تو یک روز»

    «چکر میوم د بامیون تو یک روز»

    پیروزی همیشه «برای» یک کسی، یا یک چیزی یا یک جمعی است. هیچ قهرمانی در یک دشت خالی، روی گورستان سرد و ساکت، جیغ و داد پیروزی بلند نمی‌کند. همیشه برای یک کسی، برای یک جمعی، برای یک مردمی و برای یک کشوری، دلی پَر می‌کشد. سانکو پانزا بسیاری از قهرمانان جهان، پس از پیروزی […]
  • طالبان و آزمون قدرت

    طالبان و آزمون قدرت

    طالبان پس از خروج نیروهای غربی و تصرف شهرهای بزرگ کشور، در ماه آگست ۲۰۲۱، امارت اسلامی خود در افغانستان را دوباره احیا نمودند. دلیلی که آن‌ها توانستند برنده‌ی جنگ شوند، موجودیت اداره‌ی موازی قضایی آن‌ها بود که نسبت به قوه‌ی قضاییه دولت سابق افغانستان تحت حمایت کشورهای غربی، کم‌تر فاسد بود. اداره‌‌ای را که […]
  • سه سال پس از سقوط(۵)؛ وضعیت واقعی در حاکمیت طالب

    سه سال پس از سقوط(۵)؛ وضعیت واقعی در حاکمیت طالب

    در این سه سال حاکمیت طالبان، یکی از تباهی‌ها، کم‌رنگ‌شدن کتاب و کتاب‌خوانی بود. در کابل نه کتاب خوب و دردبخوری پیدا می‌شود و نه کتاب‌خوان جدی و مساله‌داری. فقر، ترس، منزوی‌شدنِ باسوادان و دیگر موارد ناامیدکننده، به یک‌بارگی‌ مردم را به سوی بی‌سوادی کشانید و میدان را به نفع طالبان خالی کرد. نویدنو: دراین […]
  • سه سال پس از سقوط کابل(۱)؛ تداوم کابوس محرومیت

    سه سال پس از سقوط کابل(۱)؛ تداوم کابوس محرومیت

    سه سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، این گروه همچنان با محدودیت‌های شدید علیه زنان و دختران ادامه داده است و هیچ کشوری آنها را به رسمیت نشناخته است. با فرارسیدن سومین سالگرد سقوط کابل، سازمان‌های بین‌المللی خواستار حمایت بیشتر از مردم افغانستان شده‌اند. در حالی که طالبان روز ۱۵ آگوست را به عنوان […]